دلا دیدی که خورشید از شب سردچو آتش سر ز خاکستر برآورد
زمین و آسمان گلرنگ و گلگونجهان دشت شقایق گشت ازین خون
نگر تا این شب خونین سحر کردچه خنجرها که از دلها گذر کرد
زهر خون دلی سروی قد افراشتز هر سروی تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو استدلا این یادگار خون سرو است
سایه (هوشنگ ابتهاج)
کسی دوست داشت می تواند در کانال تلگرام بنده مطالبی در حوزه ادبیات بخواند به نام تنوع شباهتها و به آدرس زیر برای خودم مطلب انتخاب میکنم و گاهی از خودم مینویسم و به دنبال ازدیاد عضو نیستم.
@diversityofsimilarities
t.me/diversityofsimilarities
+ انتشار یافته در چهارشنبه بیست و هفتم دی ۱۳۹۶ساعت 22:42 توسط احسان جمشیدی | دو قدم مانده به گل...
ما را در سایت دو قدم مانده به گل دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 0ehsanjg5 بازدید : 217 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت: 16:22